برقراري ارتباط يعني چه؟
- برقراري ارتباط بين افراد يعني ارسال (بيان) و دريافت (درك) پيامها.
- برقراري ارتباط مستلزم وجود دو يا چند تن است، ارتباط در تنهايي صورت نمي گيرد.
- ما با استفاده از زبان ارتباط برقرار ميكنيم. زبان مستلزم ارسال و دريافت پيامهاي معنادار است.
- اين پيامها ممكن است كلامي به عبارت ديگر خواندن، نوشتن، صحبت كردن يا غيركلامي بهعبارت ديگر اشاره، ژست يا تصاوير باشد.
- «زبان بدني» نيز بخش مهمي از ارتباط كلامي و غيركلامي است. زماني كه ما از زبان بدني استفاده ميكنيم، در واقع از طريق آهنگ كلام، بيان چهرهاي و ژستهاي بدني و غيره به پيامهاي خود معنا ميبخشيم.
- به منظور برقراري ارتباطي مؤثر تركيبي از زبان كلامي، زبان غيركلامي و زبان بدني بايد مورد استفاده قرار گيرند.
- از طريق برقراري ارتباط ميتوانيم نيازها، عقايد و احساسات خود را ابراز كنيم و اطلاعاتي دريافت و اطلاعاتي ارسال كنيم. به اين طريق به خود به عنوان افرادي داراي هويت ويژه وجود ميبخشيم.
- قدرت ارتباط راهي را براي كنترل آنچه برايمان رخ ميدهد در اختيار ما ميگذارد.
- توانايي ارتباط مؤثر گامي پر اهميت در برقراري روابط و مشاركت در اجتماع است.
- برقراري ارتباط از بدو تولد آغاز ميشود؛ زماني كه مادر به نخستين گريه كودك خود پاسخ ميدهد. در واقع ارتباط مدتها پيش از آنكه كودك نخستين واژههايش را به زبان آورد آغاز ميگردد.
- بيشتر افراد تصور ميكنند برقراري ارتباط روندي ساده است.
چرا نياز به برقراري ارتباط داريم؟
ارتباط از چه زماني آغاز ميگردد؟
برقراري ارتباط چه مراحلي دارد؟
ما به ندرت به ارتباط ميانديشيم زيرا ارتباط براي بيشتر افراد بسيار ساده رخ ميدهد.
- اما اگر واقعا دقت نظري به مراحل برقراري ارتباط بيفكنيم با شگفتي متوجه ميشويم چه روند پيچيدهاي دارد….
زبان كلامي و غيركلامي
چرخه ارتباطي در حقيقت همان زبان است، در اينجا آن چه را «زبان» ميناميم با نگاهي ظريفتر بررسي ميكنيم. زبان كنار هم گذاشتن سمبولها براي شكل بخشيدن به پيامي است كه توسط فردي ديگر درك ميشود. اين سمبولها ميتوانند كلامي (به عبارت ديگر واژههاي گفتاري يا نوشتاري) يا غيركلامي (اشارات، ژستها يا تصاوير) باشند. زبان مستلزم درك و بيان است. هنگام برقراري ارتباط، در ذهن خود پيامهايي داريم كه از طريق زبان آن را به فردي ديگر ابراز ميكنيم.
زماني كه ارتباط برقرار ميكنيم از تركيبي از انواع زبانهاي مختلف استفاده ميكنيم. اما معمولاً يكي از انواع زبان را بيش از انواع ديگر به كار ميبريم. زبان گفتاري به دليل كارايياش معمولترين زبان است و ديگر انواع زبان نقش مكمل دارند. اما همه افراد نميتوانند زبان گفتاري را بياموزند، بنابراين بايد به خاطر داشته باشيم همه انواع زبانها براي برقراري ارتباط مناسباند.
گفتار، توليد اصوات و كنار هم گذاشتن آن اصوات در يك توالي براي ايجاد يك واژه است.
- زبان گفتاري كنار هم گذاشتن واژهها در يك توالي براي ساختن جملهاي معنادار است. گفتار واسطهاي براي زبان گفتاري است.
زبان بدني
در مورد زبان بدني پيش از اين هم مطلبي آورده شده بود. به عنوان مثال آهنگ گفتار، طرز قرار گيري بدن، بيان چهرهاي و نوع لباس پوشيدن خود انواعي از زبان بدني هستند. به بيان ديگر پيامهاي غيرگفتاري كه به هنگام برقراري ارتباط ميفرستيم، زبان بدني ناميده ميشوند. همه ما صرفنظر از اينكه از ارتباط كلامي يا غيركلامي استفاده ميكنيم زبان بدني هم بكار ميبريم.
زبان بدني بخشي ضروري از چرخه ارتباطي است، اگر يكي از دو فردي كه پيام را ارسال يا دريافت ميكنند، فاقد مهارتهاي زبان بدني مناسب باشند، چرخه ارتباطي در خطر گسستن قرار ميگيرد.
مهارتهاي زبان بدني خوب به اين معناست كه اين مهارتها را داشته باشيم:
- گوش دادن و علاقمند بودن
- برقراري تماس چشمي
- رعايت نوبت در ارسال و دريافت پيام
- استفاده از بيان چهرهاي و آهنگ كلام
- قرار گيري در موقعيت مناسب
- به اندازه صحبت كردن
- برقراري ارتباط با تولد كودك آغاز ميشود.
- ارتباط بين دو نفر امري دوطرفه استـ همواره بايد دو يا چند نفر در آن سهيم باشند.
- ارتباط مستلزم فرستادن پيام معنادار و درك پيام دريافتي است.
- ما براي برقراري ارتباط از زبان استفاده ميكنيم.
- زبان ميتواند كلامي يا غيركلامي باشد.
- زبان بدني بخشي ضروري در ارتباطات است.
- واژههاي گفتاري غيرقابل فهم در ارتباطات، كاربردي ندارند.
- برقراري ارتباط موفق مراحل مختلفي دارد، اگر يكي از افراد در يكي از مراحل چرخه ارتباطي مشكلي داشته باشد، ارتباط مختل ميشود.
- براي اينكه ارتباط صورت گيرد بايد كسي را داشته باشيم كه با او ارتباط برقرار كنيم و موضوعي را داشته باشيم، كه در موردش صحبت كنيم.
- برقراري ارتباط با تولد كودك آغاز ميشود.
- ارتباط بين دو نفر امري دوطرفه استـ همواره بايد دو يا چند نفر در آن سهيم باشند.
- ارتباط مستلزم فرستادن پيام معنادار و درك پيام دريافتي است.
- ما براي برقراري ارتباط از زبان استفاده ميكنيم.
- زبان ميتواند كلامي يا غيركلامي باشد.
- زبان بدني بخشي ضروري در ارتباطات است.
- واژههاي گفتاري غيرقابل فهم در ارتباطات، كاربردي ندارند.
- برقراري ارتباط موفق مراحل مختلفي دارد، اگر يكي از افراد در يكي از مراحل چرخه ارتباطي مشكلي داشته باشد، ارتباط مختل ميشود.
- براي اينكه ارتباط صورت گيرد بايد كسي را داشته باشيم كه با او ارتباط برقرار كنيم و موضوعي را داشته باشيم، كه در موردش صحبت كنيم.
- كودك براي اين كه توانايي برقراري ارتباط پيدا كند، بايد مهارتهاي بسيار متفاوتي را بياموزد.
- رشد اين مهارتها از بدو تولد و با نخستين گريه كودك آغاز ميشود.
- مهارتهاي ارتباطي را ميتوان مانند آجرهاي يك خانه در نظر گرفت.
- همانطور كه آجرها كنار هم چيده ميشوند تا خانهاي بوجود آيد، اين مهارتهاي ارتباطي نيز با يكديگر رشد ميكنند و كودك را قادر ميسازند با استفاده از زبان گفتاري ارتباط برقرار كند.
نكات مهمي كه بايد در مورد برقراري ارتباط به خاطر بسپاريم:
نكات مهمي كه بايد در مورد برقراري ارتباط به خاطر بسپاريم:
اكنون نگاهي دقيقتر به رشد هنجار در توانايي برقراري ارتباط داريم….
- مهارتهاي مورد نياز براي برقراري ارتباط عبارتنداز:
توجه گوش دادن تقليد رعايت نوبت
بازي درك ژستها گفتار
خانه ارتباط
- اين مهارتها به طور مجزا و جدا از هم رشد نمي يابند و به يكديگر وابستهاند.
- هر يك از مهارتها مرحله رشدي مربوط به خود را طي ميكند.
- توجه: رشد مهارت توجه از نخستين نگاه كودك به چهره مادر آغاز ميشود و به مرحلهاي از رشد ميرسد كه فرد قادر ميگردد مدتي زمان خود را صرف تمركز به فعاليتهاي خاص كند.
- گوش دادن: رشد مهارت گوش دادن از زماني آغاز ميشود كه كودك از وجود اصوات آگاه ميشود و به آنها پاسخ ميدهد و رشد آن منجر به توانايي گوش دادن انتخابي ميگردد.
- رعايت نوبت و تقليد: رشد اين مهارت از زماني آغاز ميشود كه مادر و كودك صداها و كارهاي يكديگر را به نوبت تقليد ميكنند و رشد آن منجر به ايجاد توانايي رعايت نوبت در گفتگوها ميشود.
- بازي: رشد مهارت بازي هنگامي آغاز ميشود كه كودك از صدا درآوردن، گوش دادن به اصوات، نگاه گردن و لمس كردن چهرهها لذت ميبرد و رشد آن منجر به توانايي انجام بازيهاي قانونمند ميشود.
- درك: رشد مهارت درك از زماني آغاز ميشود كه كودك چيزهايي را كه ميبيند و ميشنود درك ميكند و رشد آن منجر به توانايي درك زبان بزرگسالان و موقعيتهاي پيچيده ميگردد.
- حركات: رشد مهارت حركت (ژست) از هنگامي آغاز ميشود كه مادر به گريه كودك و پيچ و تابهايي كه به بدنش ميدهد، پاسخ ميدهد و رشد اين مهارت منجر به توانايي استفاده از حركات و ژستهاي ماهرانهتر و پيچيدهتر در ارتباطات ميگردد.
- گفتار: از زماني آغاز ميشود كه كودك به قان و قون ميافتد و رشد آن منجر به توانايي بيان واضح واژهها و جملات ميشود.
چگونه كودك مهارتهاي مورد نياز ارتباطي را ميآموزد….
آيا ميدانيد…. كودك در بدو تولد، توان بالقوه يادگيري هر زباني (به عنوان مثال اسپانيايي، انگليسي، چيني….) را دارد، و با اين توانايي بدنيا ميآيد. اما زباني را نخست ميآموزد كه در اطرافش بيشتر شنيده ميشود. اگر كودك در خانوادهاي بزرگ شود كه به دو زبان صحبت ميكنند، هر دو زبان را ميآموزد.
نكات مهمي كه بايد در مورد رشد هنجار توانايي ارتباطي به خاطر داشت:
- كودك از همان بدو تولد شروع به آموختن ارتباط ميكند ـ خيلي پيش از آنكه نخستين واژهها را بيان كند.
- براي رشد هنجار توانايي ارتباطي نياز به كسب مهارتهاي بسياري است.
- كودك از طريق تعاملات روزمره با افراد پيرامون خود مهارتهاي ارتباطي خود را بهبود ميبخشد.
- كودك پيش از آنكه قادر به بيان باشد، ميتواند واژهها و موقعيتهاي اطراف خود را درك كند.
- رشد حركات درشت به سادگي قابل تشخيص است اما رشد مهارتهاي ارتباطي اوليه آشكار نيست. بايد خيلي هشيار باشيم.
- مراحل رشدي كودك در همه زمينهها به هم پيوستهاند. اگر كودك در يكي از زمينهها دچار مشكل باشد، زمينههاي ديگر هم متاثر ميشوند.
- كودك ممكن است فقط در يكي از زمينههاي ارتباطي دچار مشكل باشد. گاه ممكن است همه زمينههاي رشدي كودك دچار تاخير باشد اما برخي از اين زمينهها تأخير بيشتري داشته باشند.
- همه زمينههاي رشدي كودك از اهميت يكسان برخوردارند، اگر كودك در چند زمينه رشدي مشكل داشته باشد در هر يك از آنها بايد كمك دريافت كند ـ هيچيك از زمينههاي رشدي را نبايد از نظر دور داشت.
- رشد كامل مهارتهاي ارتباطي كودك حدود 5 سال يا بيشتر به طول ميانجامد.
شناسايي زود هنگام
براي كودكان دچار اختلالات ارتباطي نيز مانند همه ديگر كودكان دچار ناتواني بسيار مهم است تا حد امكان سريع ـ حتما پيش از 5 سالگي ـ شناسايي و به آنان كمك شود.
چرا اين نكته حائز اهميت است؟
زيرا
5 سال نخست زندگي هر كودك براي رشد مهارتهاي ارتباطي، زماني بحراني است. از اين زمان به بعد بهبود توانايي ارتباطي كودك بسيار مشكل است و كودك هرگز به حد ديگر كودكان نخواهد رسيد.
- اگر كودكي سريعاً براي برقراري ارتباط كمك نگيرد، ممكن است خود و والدينش، دست از تلاش كردن بردارند و چرخه ارتباطي گسسته شود. هدف ما اين است كه از گسستن چرخه ارتباطي جلوگيري كنيم.
- مهارتهاي ارتباطي و زبان پايه همه آموختههاي آتي كودك را شكل ميدهند؛ به عنوان مثال خواندن و نوشتن، دوستيابي در مدرسه و قرار گرفتن در اجتماع. اگر سريع به كودك كمك نشود اين مهارتهاي بعدي نيز رشد نمييابند و كودك براي هميشه در وضعيت نامطلوب باقي ميماند.
ما بايد به دنبال چه چيزي باشيم؟
ما در تلاش براي شناسايي زود هنگام كودك دچار اختلالات ارتباطي، بايد به دنبال اين موارد باشيم:
- همه كودكاني كه در معرض خطر ناشنوايي هستند.
- هر موردي كه مادر / پرستار كودك در مورد عدم توانايي كودك به شنيدن يا برقراري ارتباط مانند ديگر كودكان بيان ميكنند.
وجود هر يك از موارد زير در كودك نيازمند توجه ويژه است:
- در 8 ـ 6 هفتگي به اصوات و صداهاي روزمره پاسخ ندهد.
- در 4 ـ 3 ماهگي به افراد و اشياء علاقهاي نشان ندهد.
- در 10 ماهگي قان و قون آهنگداري نكند.
- در 2 سالگي واژههاي منفرد را بيان نكند.
- در 3 سالگي جملات ساده را بكار نبرد.
- در 4 سالگي گفتار قابل فهمي نداشته باشد.
- در 5 سالگي جملات بلند را مانند بزرگسالان به كار نبرد.
- در 6 سالگي در گفتگوهاي بزرگسالان شركت نكند.
- كودك براي اينكه بتواند به درستي ارتباط برقرار كند، نياز به تواناييهاي گوناگوني دارد. اگر هر يك از اين تواناييها دچار مشكل شوند اختلال ارتباطي ايجاد ميشود.
- هر چه حوزه مشكلات كودك وسيعتر باشد، اختلال ارتباطياش شديدتر خواهد بود.
- اغلب اوقات اختلالات ارتباطي ناشي از آسيبهاي غيرقابل رويت مانند صدمه مغزي يا آسيبشنوايي است.
- گاهي ساختمان دهان كودك دچار مشكل و علت اختلال ارتباطي وي است.
- بدشكلي زبان سبب بروز اختلال ارتباطي نميشود.
- برخي عوامل ديگر بهعنوان مثال عدم وجود تحريك صوتي، بيتوجهي احساسي، عدم تشويق مناسب ممكن است سبب بروز اختلال ارتباطي شوند يا ايجاد آن را تسهيل كنند.
- كودك دچار اختلال ارتباطي ممكن است از نظر هوشي، هنجار باشد.
- حتي در صورتي كه علت اختلال ارتباطي كودك نامشخص باشد، ميتوان كودك را ياري كرد.